همراه با رونمایی کتاب «فلسفه برای مشاوره و رواندرمانی»:
خاستگاههای فلسفی مشاوره و رواندرمانی در «سمت» بررسی شد
به گزارش روابط عمومی «سمت»، به همت پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» با همکاری انجمن مشاوره ایران، روز گذشته نشست خاستگاه های فلسفی مشاوره و رواندرمانی با سخنرانی معصومه اسمعیلی دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی و رئیس انجمن مشاوره ایران، فریبرز باقری دانشیار گروه روانشناسی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و سعید ضرغامی دانشیار فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی، برگزار شد.
در ابتدای جلسه، کورش فتحی واجارگاه معاون پژوهشی «سمت»، ضمن خوش آمدگویی به حاضران در این نشست، گفت: «مایه افتخار است که «سمت» آثار ارزشمند نظری کتاب «فلسفه برای مشاوره و رواندرمانی» را منتشر کرده است. گزوه مشاوره «سمت»، گروه فعالی است و با همت آقای دکتر زارع و همکاران ایشان کارهای ارزشمندی تاکنون عرضه و منتشر شده است و از رشته بسیار مؤثر مشاوره، حمایت کردند؛ رشتهای که در دانشگاهها گاهی مورد بیمهری هم قرار گرفته میشود».
وی افزود: «تولید فکر در دانشگاههای ما بسیار غایب است. اینکه ما بتوانیم دانشی را فراهم کنیم که مشکلات کشور را حل و فصل کند. خود این تولید گاهی میتواند جنبه ترجمه آثار ممالک و کشورهای دیگر را داشته باشد، که اتفاقاً بسیار مؤثر است. اخیراً صحبتهایی داشتم که برخی این تصور را کردند که من با ترجمه مخالف هستم؛ نهتنها این نیست، بلکه موافق آن هم هستم. ترجمه اگر از کتاب ارزشمندی باشد، چرا که نه؟ باید ترجمه شود و از آن استفاده شود. ما باید از دانش سایر ممالک استفاده کنیم. اما در کنار آن، باید به طور جدی برای خلق دانش بومی آستین بالا بزنیم. این کار هیچ مناقاتی با ترجمه دانش هم ندارد؛ شاید ترجمه، مقدمهای برای خلق دانش باشد. مانند نردبانی که از آن برای بالا رفتن استفاده میکنیم، ولی غایت نیست؛ نقطه آغاز است. انشاءالله در آینده نزدیک بتوانیم نظریههای بومی مشاوره را هم با توجه به تاریخ چند هزار ساله و فرهنگ کشورمان تولید کنیم».
مهدی زارع بهرامآبادی دبیر علمی این نشست، به ارائه توضیحاتی درباره فعالیتهای پژوهشکده «سمت» پرداخت و سپس گفت: «ما سعی داریم با برگزاری نشستها و تولید کتابهایی با همکاری انجمن مشاوره ایران، کارهای مؤثری را دنبال کنیم. وقتی دانشجو با فنون و تکنیک آشنا میشود، این پرسش برایش مطرح میشود که این نظریهها از کجا آمدهاند. در دانشگاه، یا کتابهای درسی، به این اصل پرداخته نشده است. نظریههای رواندرمانی و مشاوره را اگر درختی فرض کنیم، دانشجویان ما ناگهان و در حالت خوشبینانه، تنها تنه درخت و ساقههای آن را میبینند. به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد که باید در آن ریشههای درخت بررسی و تحلیل شود و جایی است که تفکر ایجاد میشود.
هوارد نقدهای تندی به مباحث روانشناسی دارد؛ عدم توجه به تاریخچه اجتماعی و فرهنگی و روانشناسی معاصر، یکی از نقدهای اوست. این نشست برای پاسخگویی به چند سؤال اساسی برگزار شده است؛ میتوان بین مشاوره و رواندرمانی و فلسفه، پیوندی برقرار کرد؟ مشاوره و رواندرمانی بینیاز از مسائل فلسفه است؟ پارادایم های رواندرمانی و مشاوره را میتوان بر اساس مبانی فلسفی دستهبندی کرد؟».
معصومه اسمعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و مترجم کتاب «فلسفه برای مشاوره و رواندرمانی: از فیثاغورث تا پست مدرنیسم»، به تعریف انسان بر اساس ویژگی و قدرت «ایجاد» آدمی اشاره کرده و افزود: «قدرت ایجاد در بشر، از قدرت خلقت خداوند برگرفته شده است. انسان موجودی است نیازمند، که نیازها به ترس و واهمهای او را وادار میکند که شروع به بهرهگیری از موضع قدرت کند. ایجاد فکر و تولید اندیشه از طرف مجموعه ترسداران و ترسیدگان، مورد استفاده قرار میگیرد. ایدهها وقتی تولید میشوند، از طرف صاحبان قدرت که بیماران ناامنی هستند، استفاده میشوند. این نوع جمعآوری قدرت، یک مکانیزم دفاعی است که توسط بشر برای بقا پی گرفته میشود. ایدهها تا فرازی میروند و سپس شروع به افول میکنند. این فرایند، در تمام طول تاریخ بشر ادامه داشته است».
رئیس انجمن مشاوره افزود: «ربطش به حرفه ما این است که اگر ریشهها را نشناسیم، کارمان جز فریبکاری نیست. ما مردم را به جایی میبریم که خودمان هم نمیدانیم کجاست. قرار است در حرفهمان به انسانها این آگاهی را بیاموزیم که زندگی عبارت از رنج است، نه خوشیها. وقتی انسان به سطح میآید، در واقع رقتآورترین مفهوم انسانی خود را پیدا میکند که جز روزمرگی، دغدغهای ندارد. اگر انسانی به تنهایی میرسد، یعنی درحال حرکت به سوی عمق است. ما باید به شکوفایی او کمک کنیم. هوارد میگوید هیچکدام از این مکاتب فکری نتوانستند انسان را به سعادت رهنمون کنند و او را متوقف کردهاند. باید در کنار آموزههای غربی مشاوره و رواندرمانی، روی داشتههای خودان هم کار کنیم. معتقدم عمیقترین رواندرمانیها، دینی هستند».
فریبرز باقری، سخنران بعدی این نشست، نظام دانشگاهی را مقصر وضع موجود دانشجویان رشته رواندرمانی دانست و گفت: «دانشجویان ما یاد گرفتهاند فقط به بخش تجربی اکتفا کنند. مقصر نظام دانشگاهی ماست که هیچ ضرورتی ندیده که دانشجویان، تفکر را یاد بگیرند. دانش امروزه در دانشگاهها مثل این است که یک کامیون آجر در ذهن دانشجو بریزد و برود. این روش بیشتر ذهن دانشجو را آشفته میکند، تا بخواهد به آن نظم بدهد. آنچه دانشجوی ما را از سردرگمی نجات میدهد، اشنایی با مکاتب و ریشههاست».
وی تصریح کرد: «به نظرم وضعیت روانشناسی امروز فاجعهبار است؛ دچار تکنیکگرایی، عنصرگرایی و موجزدگی است. دانشجویان فکر میکنند رواندرمانگری مثل پنچرگری است و میخواهند فقط تکنیک یاد بگیرند. موجزدگی دانشگاهی، موجب فاجعه شده است. دانشجویان ما تفکر و نقادی ندارند، به این دلیل که موجزده شدهاند و فقط تکنیک یاد میگیرند. پیامدهای این موجزدگی چیست؟ مردم بالاخره به کدام ساز ما برقصند؟ مشاوره و رواندرمانی به شدت در جامعه ما ضعیف شده است و دو نهاد حوزه و وزارت بهداشت، خودشان را متولی جایگزین ما اعلام میکنند؛ چطور میتوانیم از این وضعیت اسفبار نجات پیدا کنیم؟».
این روانشناس ادامه داد: «دانشجویان ما به جای قرقره کردن نظریات غربی، باید فکر کنند و نقد کنند. ما با این کارمان، به حقوق مؤلفان غربی هم تعرض میکنیم؛ چون مفاهیم آنها را وارد کرده و تحریف میکنیم که این کار پیامد اجتماعی دارد. اگر بخواهیم به مردم خیانت نکنیم و خانوادهها را دچار فروپاشی نکنیم و واقعاً درمان انجام دهیم، باید ریشههای نظریهها را مطالعه و بررسی کنیم. هیچ نظریهای وجود ندارد که ریشه در مبانی متافیزیکی نداشته باشد (تامس کوهن). بررسی ریشههای تاریخی به من نشان داد که در غرب دو جریان فلسفی اصلی داریم؛ قارهای (اروپایی) با تأکید بر تجربه و تحلیلی (امریکا) با نگاه زیستی و مکانیکی و تأکید بر عقلانیت. در تاریخ غرب، بین تجربه و عقلانیت اختلاف افتاد. فلاسفه مسلمان که مرجع علمی فلسفه غرب بودند و از طریق لبنان و فلسطین به اروپا منتقل شدند، از دو روش عقلانیت و تجربه استفاده میکردند، بدون اینکه بین آنها تعارض باشد. عقلانیت و تجربه که در طول تاریخ بدون تعارض با هم کار میکردند، در غرب انشقاق یافت؛ تجربه سمبل علم و عقلانیت سمبل دیانت شد. این یکی از اصلیترین مشکلات بشریت است که محصول غلط صومعهها در اروپا از طریق انحصار علم و مشروعیت دادن به فئودالیسم بود. چون با تاریخ فلسفه آشنا نیستیم، تعارضهای غربیها را میپذیریم! آشنایی با ریشههای رواندرمانی و مشاوره به ما نشان میدهد که دعواهای امروزه بشر ریشههایش در چیست. آشتی عقلانیت و تجربه، بزرگترین وظیفه ماست».
مسعود ضرغامی سخنران بعدی، بحث خود را پیرامون نقاشی «مدرسه آتن» اثر رافائل مطرح کرد و پس از ارائه توضیحاتی درباره این اثر هنری و تفسیر آن، گفت: «ما در بحث مشاوره و رواندرمانی، به دنبال این هستیم که آدمها زندگی آرامی را تجربه کنند و نیروهای متضاد درون آنها را همسو یا آرام کنیم. بین جریانهای اصلی مشاوره و فلسفه رابطه وجود دارد. چون برای مثال مرگ وجود دارد، در نتیجه فلسفه هم ساخته میشود. علت این رابطه، این است که فلاسفه میپرسند چرا ما اینجا هستیم؟ و در کنار آن تلاش بر این است که بدون تنش زیست کنیم. این چیزی است که مراجعان از رواندرمانگر خود میخواهند».
در پایان نشست و پس از جلسه پرسش و پاسخ، از کتاب «فلسفه برای مشاوره و رواندرمانی: از فیثاغورث تا پستمدرنیسم» نوشته الکس هاوارد و ترجمه معصومه اسمعیلی و عذرا کیانینژاد، رونمایی شد. این کتاب به عنوان کتابی مبنایی برای دانشجویان رشتههای مشاوره و روانشناسی ترجمه شده است. همچنین به عنوان منبع کمکدرسی برای درس «نظریههای مشاوره و رواندرمانی» در مقاطع ارشد و دکتری رشته مشاوره نیز قابل استفاده است.
نظر شما :